نقد نمايشنامه هملت

ساخت وبلاگ

 

بي ترديد شكسپير برترين نمايشنامه نويس و اثر بي بديل او هملت از شاهكارهاي بي نظير ادبيات جهان محسوب مي شوند. هملت نمونه اي از آثار اصيل هنري است كه مي توان آن را از منظرهاي گوناگون: جامعه شناسي ، روان شناسي ، تاريخي و ... مورد نقد و بررسي قرار داد.اما آنچه در اين نمايشنامه بيش از همه موردتوجه است بعد روانشناسانه و روانكاوانه داستان است . چرا كه شخصيت محوري يا به عبارت ديگر قهرمان مغلوب نمايشنامه با دغدغه ها و عقده هاي رواني خود دست و پنجه نرم مي كند. هملت شاهزاده جوان فرزند پادشاه دانمارك است .كه عمويش كلاديوس برادر پادشاه خود (پدر هملت) را مي كشد و تاج و تخت و همسر برادر خود را تصاحب مي كند.
هملت از اين راز آگاه مي شود و براي انتقام خون پدر به پا مي خيزد در اين راه نامزد عزيزش اوفليا را ترك مي گويد, اوفليا خود را غرق مي كند، و سرانجام سرنوشت همه شخصيتها را به كام مرگ مي كشاند. 
هملت روحي مردد و افسرده دارد با اينكه كاملا مطمئن است كه عمويش پدرش را به قتل رسانده اما نمي تواند كاري از پيش ببرد تنها در درون خود از عمويش انتقام مي گيرد و از اينكه نمي تواند كاري انجام دهد افسرده است از همه دست مي شويد، از اوفليا ، از مادرش ، از دوستانش از همه و به كنج درون توفاني و سردرگم خود پناه مي برد.
فرويد در تحليل روانكاوانه هملت مي گويد: هملت چون اغلب مردان مرحله اديپي خود را پشت سر گذاشته و اميال اديپي را كاملا سركوب كرده اما بروز بحران (مرگ پدر) در زندگيش باعث شده آن اميال دوباره سرباز كنند، وتوانايي او در عمل كردن به تمامي كارها ناكارآمد گردد. اما نمي توان اين ديدگاه فرويد را كاملا پذيرفت . چرا كه كساني چون فرويد با برانگيختن حافظه احساساتي بيماران ضمير اگاه انان را كنار مي زدند و معنا و مفهوم مورد نظر خود را از پس حادثه و رويداد بيرون مي كشند . و اين تا اندازه زيادي انسان را به ياد سبك ساختارگرايي روسي مي اندازد.
شخصيت هملت را تحليلگران و منتقدان و مفسران بسياري مورد تجزيه و تحليل قرار داده اند. برخي هملت را انساني مي دانند كه بيشتر به تفكر و تعمق مي پردازد تا تا تعمل و تفعل.و بعضي اورا انساني افسرده مي دانند كه در افكار خود سردرگم است و پليديهاي بشري او را فراگرفته و از عمل به تصميماتش بازداشته است .اما ويژگي اصلي هملت جنون و شوريدگي او است . چرا كه در بعضي موارد چنان جنون آميز و سرگشته رفتار مي كند كه همه به مجنون بودنش و افكاري كه او را فراگرفته اندو با خود به اين سو و آن سو مي كشند ، اطمينان مي يابند.در قسمتي از متن نمايشنامه اوفليا مي گويد :(( از هرمسئله كم اهميتي مي رنجد . سخنانش معناي واضحي ندارد و نيمي از آنها بي معنا است ،گفتارش پريشان است )) و بيان اين سخنان از زبان نامزد هملت نشان مي دهد كه او تا چه اندازه پريشان است . به بيان كلي تر مي توان هملت را چنين تعريف كرد؛ شخصيتي پريشان و شوريده كه قتل پدر توسط عمو و ازدواج با مادر را همچون پتكي بر عقل خود كوبانده و از طرف ديگر با روح ناتوان و افسرده خود دست به گريبان، كه مي خواهد اين كار را بكند ! آيا انجام دهد؟ مي خواهد آن كار را بكند ! آيا انجام ندهد؟ و بدين ترتيب عقده اي در روان خود پرورانده كه وجودش را ذره ذره مي خورد و او را از انسان معمولي به انساني شوريده و پريشان حال تبديل كرده است . 
اما آنچه بيش از همه اين موارد بايد مورد توجه قرار گيرد قلم زيبا و بليغ شكسپير است كه چنان زيبا و هنرمندانه داستان را در قالب نمايشنامه روايت كرده ، كه همه اديبان و نويسندگان جهان را به حيرت واداشته است . و اين نمايشنامه را در رده شاهكارهاي ادبيات جهان قرار داده است

كتابخانه عمومي قيصر امين پورشهرستان لالي...
ما را در سایت كتابخانه عمومي قيصر امين پورشهرستان لالي دنبال می کنید

برچسب : نقد نمایشنامه هملت,نقد نمایش هملت رضا گوران,نقد نمایش هملت,نقد نمایش هملت ماشین,بررسی نمایشنامه هملت,نقد روانکاوانه نمایشنامه هملت,نقد نمایشنامه ی هملت,نقد و بررسی نمایشنامه هملت,نقد نمایش هملت آرش دادگر, نویسنده : aminpoorlib-lalio بازدید : 135 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 1:38